********
ماجرای آقای روحانی و ماه رمضان پسابرجام!
سیدیاسر جبرائیلی در کانال تلگرامیاش نوشت: رئیس جمهور محترم شب گذشته در دیدار اعضای شوراهای عالی کشور گفتند که بعد از برجام هر روز یک گشایش داریم. گمان میکنم افکار عمومی، تجار، کسبه و حتی مردم عادی کوچه و بازار قضاوت روشنی درباره این ادعای آقای روحانی دارند و بحران اقتصادی -بویژه رکود و بیکاری- موضوعی نیست که حتی خود دولتمردان هم 5 ماه بعد از اجرایی شدن برجام، آن را کتمان کنند.
اما از این که بگذریم، معنای این تاکید رئیس جمهور محترم مبنی بر «ضرورت بهره گیری از فرصت ماه مبارک رمضان در فضای پسابرجام» را هر کار کردم درنیافتم. واقعاً ماه مبارک رمضان در فضای پسابرجام چه ویژگی خاصی پیدا کرده که فقط آقای روحانی آن را درک میکند؟ قیمتها پایین آمده؛ روزها کوتاهتر شده؛ دولت سفره افطار پهن کرده؛ فضای معنوی ارتقا پیدا کرده؛... هر کس ماجرا را فهمید ما را هم خبر کند لطفاً!
ارتباط زبان سرخهای و لو رفتن مذاکرات هستهای
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: آقای عراقچی فرمودهاند برادر آقای روحانی محتوای مذاکرات را با زبان رمز سرخه ای به تهران منتقل میکرده است. حالا میتوان فهمید کدام ساده دلیها و خام اندیشی ها کار کشور را به اینجا رسانده است و مهم تر از آن، روشن میشود که چرا از ابتدا تا انتهای مذاکرات، دست ما پیش دشمن رو بوده است!
پاسخ شهبازی به ادعای حجاریان
عبدالله شهبازی دربارة مرجعیت امام خمینی در سال ۱۳۴۲ در کانال تلگرامیاش نوشته است:
آقای سعید حجاریان در گفتگو با پایگاه اطلاعرسانی جماران، درباره جنجال سند ادعایی بی. بی. سی. مطالبی بیان فرمودهاند.
ایشان گفتهاند: «اساساً شیخ خلیل کمرهای در طول حصر امام امکان ملاقات با ایشان را نداشته... [و] اصلاً آقای کمرهای ملاقاتی با امام نداشته است که بخواهد پیغامی از طرف ایشان ببرد.»
در این باره توضیحات زیر ضروری است:
در ۱۱ مرداد ۱۳۴۲ امام خمینی، بهمراه آقایان حاج شیخ بهاءالدین محلاتی و حاج سید حسن طباطبایی قمی، به خانه آقای سید عباس نجاتی، برادر آیتالله قمی، در شمیران (ایستگاه مینا، کوچه دفتری، پلاک ۸)، منتقل شدند. انتقال به این خانه با استقبال و ازدحام مردم مواجه شد بنحوی که طبق گزارش ساواک «از ساعت ۱۶ الی ۲۱: ۳۰ متجاوز از سه هزار نفر از طبقات مختلف مردم از نامبردگان دیدن کردند و هر یک دست آقای خمینی را میبوسیدند.» به این دلیل از صبح ۱۲ مرداد ساواک مانع از ملاقات با علمای نامبرده شد و در عصر دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۴۲ هر یک به خانهای جداگانه منتقل شدند. محل استقرار امام خمینی باغ حاج غلامحسین روغنی اصفهانی در قیطریه (خیابان دولت، چهارراه قنات، خیابان قیطریه، شماره ۲۷) بود. در زمان انتقال ایشان، در مقابل باغ قیطریه حدود ۳۰۰ نفر اجتماع کرده بودند که با دخالت پلیس متفرق شدند.
مرحوم آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای که با مرحوم امام خمینی همدرس و همبحث قدیمی بودند، در باغ قیطریه دو بار با امام دیدار کردند. دیدار اول در ساعت ۷ بعدازظهر ۱۶ مرداد ۱۳۴۲ است. به گزارش رضا روشن روش، مأمور ساواک، «آقای آیتالله کمرهای به دیدن آقای خمینی آمدند و مدتی در حدود ۱- ۲ ساعت با هم دو نفری نجوا و صحبت میکردند.» دیدار دوم در گزارش ۲۷ مرداد ۱۳۴۲ ساواک به شکل زیر درج شده است: «در عرض دو روز اخیر آقایان آیتالله کمرهای و آقای نجاتی (برادر آیتالله قمی) با آقای خمینی ملاقات نمودند.»
آقای حجاریان افزودهاند: «اساساً چرا آمریکا باید در آن مقطع (سال ۱۳۴۲) با امام ارتباط میگرفت؟ در آن زمان مراجع تقلید طراز اولی در حوزه علمیه حضور داشتند و آمریکا اگر مایل به ارتباط گرفتن بود باید با مراجع تقلید وقت تماس برقرار میکرد.»
سخن از «ارتباط گرفتن آمریکا با مراجع تقلید وقت» در میان نیست که خمینی باشد یا کس دیگر؛ سخن بر سر ادعایی است مندرج در بولتنی که ظاهراً به سیا تعلق دارد و حدود یک سال پس از پیروزی انقلاب (در مارس ۱۹۸۰ یعنی در اواخر اسفند ۱۳۵۸ یا اوائل فروردین ۱۳۵۹) تهیه شده درباره علل و ریشههای انقلاب اسلامی ایران. در این بولتن ادعا شده که آیتالله حاج میرزا خلیل کمرهای در آبان ۱۳۴۲/ نوامبر ۱۹۶۳ پیام محرمانه شفاهی امام خمینی را برای دولت کندی ابلاغ کرده است.
این موضوع بکلی متفاوت است با آنچه آقای حجاریان عنوان کرده یعنی نفی جایگاه حوزوی امام خمینی در سال ۱۳۴۲. در این زمینه سخن آقای حجاریان تکرار همان مضمونی است که آقای کامبیز فتاحی، خبرنگار بی. بی. سی. فارسی، در گزارش جنجالی خود القاء میکرد.
این نخستین بار نیست که چنین مسئلهای عنوان میشود. سالها پیش آیتالله شیخ محمد یزدی در گفتگو با هفتهنامه «پنجره» (سال دوم، شماره ۶۳، ۱۷ مهر ۱۳۸۹) مطلبی مشابه بیان کردند و گفتند: «وقتی عوامل رژیم امام (رحمت الله علیه) را دستگیر کردند ایشان عنوان مرجعیت نداشتند» که در همان زمان در مقالهای با عنوان «جامعه مدرسین و مرجعیت امام خمینی» به ایشان پاسخ دادم.
قدیمیترین سند تحلیلی ساواک درباره وضع حوزه علمیه قم متعلق به ۲۲ اسفند ۱۳۳۵ است با امضای سرهنگ قلقسه، رئیس دایره ایلات و مذاهب ساواک. سند فوق را در سال ۱۳۷۲ در جلد دوم «مطالعات سیاسی» منتشر کردهام با عنوان «حوزه علمیه قم در سال ۱۳۳۵: نخستین سند تحلیلی ساواک». در این سند تعداد کل طلاب حوزه علمیه قم در سال ۱۳۳۵ بیش از پنج هزار نفر ذکر شده که حدود ۱۳۰۰ نفر آنان از درس خارج استفاده میکنند و حدود ۱۰۰۰ نفر در درس آیتالله بروجردی حضور مییابند. در میان مدرسین حوزه علمیه قم پرجمعیتترین درس پس از آقای بروجردی به «آقای حاج آقا روحالله خمینی» تعلق دارد که حدود ۵۰۰ نفر در آن حضور دارند و «از لحاظ درس حائز اهمیت است.» در رتبه بعد دروس آقایان سید محمدرضا گلپایگانی و سید کاظم شریعتمداری قرار دارد که در هر کدام حدود ۳۰۰ نفر شرکت میکنند.
از اواخر سال ۱۳۳۸ که وضع جسمی آیتالله بروجردی به وخامت گرائید، مسئله مرجعیت آینده مورد توجه ساواک قرار گرفت. در سند ۱۴ فروردین ۱۳۳۹ فردی بنام «نشاط»، مقام ساواک، اعلام کرد که بر اساس تحقیقات او در ماه رمضان و رفت و آمد با علما به این نتیجه رسیده که بعد از فوت آیتالله بروجردی در نجف آقایان سید محسن حکیم و سید محمود شاهرودی و سید عبدالهادی شیرازی و در قم آقایان حاج آقا روحالله خمینی، سید کاظم شریعتمداری، آقا نجفی حائز مقام مرجعیت خواهند شد. اسامی به همین ترتیب در سند ساواک ذکر شده است.
در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۹ همان مقام ساواک، در اجرای دستور ذیل گزارش قبل، بیوگرافی تنها چهار تن از علمای ذکر شده در گزارش پیشین را به ترتیب زیر ارسال کرد: حاج سید محسن طباطبایی حکیم، سید کاظم شریعتمداری، آقای شهابالدین نجفی مرعشی، آقای حاج آقا روحالله خمینی.
با رحلت آیتالله بروجردی (۱۰ فروردین ۱۳۴۰) شاه پیام تسلیت خود را برای آیتالله سید محسن حکیم در نجف ارسال کرد. بعبارت دیگر، شاه آیتالله حکیم را به عنوان جانشین آیتالله بروجردی به رسمیت شناخت زیرا به تعبیر آیتالله کاشانی، مایل بود مرجعیت شیعه به خارج از ایران منتقل شود.
چنانکه میدانیم، در تشیع، برخلاف کلیسای کاتولیک یا پروتستان، «مرجع تقلید» از سوی شورا یا نهادی خاص تعیین نمیشود. تعیین مرجع تقلید منوط به تشخیص و اقبال و پذیرش مقلدان (مردم) است و هیچ نهاد رسمی، اعم از حوزوی یا حکومتی، برای دخالت در این امر ذیصلاح نیست.
به این دلیل، برغم حرکت نمادین فوق از سوی شاه، در دوران پس از ارتحال آیتالله بروجردی با تکثر مراجع تقلید مواجهیم و در این میان «حاج آقا روحالله خمینی» دارای جایگاه قابل توجه و اقبال به وی رو به افزایش بود. حدود دو سال پس از فوت آیتالله بروجردی، در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲ اداره اطلاعات شهربانی قم تعداد کسانی را که در درس آیتالله خمینی حاضر میشوند پنج هزار نفر ذکر کرده و در گزارش ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۲، یعنی حدود بیست روز پیش از دستگیری امام خمینی، چنین آمده است:
«اکنون کلیه بازرگانان سهم امام را برای آیتالله خمینی میفرستند... شهمیرزادی بازرگان میگفت: مبلغی که اکنون به نام سهم امام به آیتالله خمینی پرداخت میگردد به مراتب بیش از مبلغی است که به آیتالله بروجردی پرداخت میگردیده است.»
تأمل در لحن و مضمون اعلامیهها و سخنرانیهای امام خمینی در سال ۱۳۴۱ و اوائل ۱۳۴۲ تا پیش از دستگیری، به روشنی اقتدار معنوی ایشان را در مقام مرجع تقلید متنفذ زمان خود نشان میدهد؛ و نیز اسناد فراوان روشن میکند که این جایگاه مورد پذیرش گروه کثیری از تمامی طبقات جامعه بوده است.
شکرگزاری روحانی برای خسارت محض!
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت:
آقای روحانی: «قبل از برجام هر روز در انتظار این بودیم که چه محدودیت، تحریم و معضل جدیدی برای ملت ایران ایجاد میکنند، اما اکنون هر روز یک گشایش جدید برای مردم حاصل میشود و این گشایشها جای شکرگزاری دارد.»
تحریمها و محدویت های پس از برجام:
تصویب تحریم ویزا در 17 آذر ماه 94
مصادره 2 میلیارد دلار از دارایی های ایران
تصویب تحریم برنامه موشکی ایران در 27 دی 94
تمدید تحریم های ایران تا 2031 با اضافات جدید
ثمرات برجام از نگاه رییس بانک مرکزی
ولی الله سیف (رئیس بانک مرکزی) در شورای روابط خارجی امریکا: «انتظار ما این است که بعد از اجرای برجام، ایران به تجارت بینالملی متصل شود. تاکنون اثری که از توافق هسته ای انتظار داشتیم را ندیدیم. با در نظر گرفتن فعالیتهایی که ما انجام دادیم، تقریباً هیچ اتفاقی برایمان نیفتاده است. بهطور کلی ما قادر نیستیم از پول های خود در خارج استفاده کنیم.»
نتیجه
با این شرایط از رئیس دولت راستگویان باید سؤال کرد؛ برای کدام گشایش شکرگزاری کنیم؟!
رکورد دار پایینترین رأی ریاست جمهوری در ایران کیست؟
دکتر
عبدالله گنجی در کانال تلگرامیاش نوشت: ۲۱ خرداد 1372 انتخابات ششمین دوره ریاست جمهوری
در ایران برگزار شد. در نتیجه این انتخابات آقای هاشمی رفسنجانی برای 4 سال دیگر به
ریاست جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. میزان مشارکت ایرانیان در این انتخابات پایینترین
مشارکت مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری در ۳۸ سال گذشته است.
رییس جمهور نیز با ۱۰/۵ میلیون رأی رکورد دار پایینترین رأی بعداز انقلاب است. این در حالی است که بنی صدر چهارده سال قبل ۵۰۰ هزار نفر بیشتر رأی آورده بود و آیت الله خامنه ای دوازده سال پیش 8/16 میلیون رأی آورده بود و چهار سال بعد مشارکت مردم از 5/15 میلیون به ۲۸ میلیون افزایش یافت و رییس جمهور هم با ۲۰ میلیون رأی انتخاب شد. سیاست تعدیل اقتصادی، تورم ۴۹ درصد و تعطیلی عرصه سیاسی در دوره اول هاشمی عمدهترین دلایل پایین بودن مشارکت بود و این رکورد پایین رأی یک رییس جمهور، همچنان در پرونده هاشمی ثبت است.
حجت الاسلام رئیسی: 20 هزار نفر در نوبت خدمت حرم امام رضا هستند
در کانال تلگرامی حجتالاسلام و المسلمین رئیسی بخشی از صحبتهای ایشان در جمع خدام حرم منتشر شده که در ادامه مشاهده میکنید:
آنچه باید مد نظر باشد، این است که حضرت با چه احترام و رأفتی از میهمانان خانه خود پذیرایی میکردند؟ ما نیز باید به همان شکل پذیرای زائران و میهمانان بارگاه منور رضوی باشیم.
با توجه به اینکه بیش از 20 هزار نفر در نوبت خدمت در بارگاه منور رضوی قرار دارند، بنا داریم با بازنگری آئین نامه خدمت، شرایط خادمی را برای همه مشتاقان و آرزومندان فراهم آوریم.
خدمت به خیل عظیم زائران با فرهنگها و ملیتهای مختلف؛ آن هم با گستره عظیم و متنوعی از خدمات، بدون شک کاری دشوار است؛ اما زمانی این کار دشوار برای خادمان آسان و شیرین میشود که احساس کنند حضرت امام رضا علیه السلام گوشه چشم و عنایتی به آنها دارند. در این شرایط تمام خستگیها جای خود را به شادیها و لذتهای معنوی میدهد.
ریسک روی ضدانقلاب
مهدی محمدی در کانال تلگرامیاش نوشت: من از صحت این خبر مطمئن نیستم اما شایعاتی هست که خانم مینو خالقی با برخی سیاسیون ملاقات کرده و به او وعده داده شده "خسارت مالی" حضور ناکامش در انتخابات مجلس را دریافت خواهد کرد. اگر چنان ملاقات و چنین وعده ای درست باشد، این پول لابد از بیت المال و نه طبعاً جیب مبارک آقایان پرداخت خواهد شد. این امر لااقل ۴ معنای روشن دارد:
۱- برخی همچنان به جای "کار و خدمت" درصددند تا از طریق "نمایندگی ناهنجاریهای اجتماعی" کسب محبوبیت کنند. به این ترتیب باید آماده پرداخت هزینه های آن هم باشند.
۲- چنین رفتاری خروج از قانون و خروج بر قانون است.
۳- سرمایه اجتماعی که احتمالاً از این طریق حاصل میشود، درون طیف "ضدانقلاب" قرار دارد و تکیه به آن برای کسانی که مدعی فعالیت در چارچوب انقلاباند ریسک بزرگی است.
۴- این اقدام، تعداد هرچه بیشتری را برای عبور از مرزهای مجاز جری خواهد کرد. در واقع این تلقی ایجاد میشود که نوعی حمایت سیستمی از چنین هنجارشکنیهایی وجود دارد.
به زودی خواهیم دانست حقیقت چه بوده است.
ارتباط گشایشهای برجامی و تعطیلی کارخانه ارج
حمید رسایی در کانال تلگرامیاش نوشت:
روحانی: قبل از برجام هر روز یک تحریم داشتیم، بعد از برجام هر روز یک گشایش داریم.
عکس
کارخانه ارج امروز تعطیل شد.
هدف اصلی لغو بردهداری در آمریکا چه بود؟
کانال تلگرامی «درس و عبرت» درباره لغو بردهداری از نظر مقام معظم رهبری نوشته است:
رهبر انقلاب: «[در آمریکا] بهمناسبت اینکه یک روزی بردهداری را یک شخصی، یک رئیس جمهوری حذف کرده است، جشن میگیرند که آن هم محلّ اشکال است؛ آن هم محلّ ایراد اساسی است.
یعنی آبراهام لینکلن که میگویند این را حذف کرده است، برحسب دقّتهای تاریخیای که کسانی کردهاند، واقعیّت قضیّه این نیست؛ مسئله مسئلهٔ حذف بردگی نیست.
مسئله مسئلهٔ شمال و جنوب بود و جنگهای دامنهدار و ریشهدار چندسالهٔ شمال و جنوب آمریکا و بحث دعوای بین زمینداری و کشاورزی از یک طرف و صنعت از یک طرف.
دعوا سر این حرفها بود؛ بحث این نبود که واقعاً بهخاطر احساسات انساندوستانه [باشد].» (6/2/1394)
آقای روحانی، کدام سایه شوم جنگ؟!
دکتر رضا سراج در کانال تلگرامیاش نوشت:
آقای روحانی معتقدند با قدرت دیپلماتیک، سایه شوم جنگ را از کشور دور کردهاند. ایشان در 13/3/1395 گفتند: «در سال 93 و 94 قدرت سیاسیمان را به رخ جهانیان کشیدیم و توانستیم سایه شوم جنگ را از سر مردم دور کنیم.»
الزامات اقدام نظامی آمریکا علیه ایران
عدم بازدارندگی و توانایی برای پاسخ متقابل، بدست آوردن پیروزی سریع، حفظ امنیت اسرائیل و تأمین منافع حیاتی آمریکا (انتقال انرژی) از مهمترین عوامل محاسباتی آمریکا برای تهاجم به ایران است. با این تفاسیر و هنگامی که تراز قدرت بازدارندگی و پاسخ متقابل ایران، بالاتر از یک قدرت منطقه ای است و آمریکاییها برای مجهولات خود پیرامون قدرت بازدارندگی ایران پاسخ لازم را ندارند، محاسبات آنان برای حمله به ایران بی نتیجه میماند. ضمن آنکه برخلاف ادعای آقای روحانی، اوباما در 28 می 2014 در دانشکده نظامی وست پوینت اعلام کرد: " آمریکا نمیخواهد مداخله کند و قصد دارد هدف های خویش را به دست بازیگران منطقه ای محقق سازد."
نتیجه
بنابراین نه قدرت سیاسی و دیپلماتیک، بلکه قدرت بازدارندگی ایران و توانایی اقدام متقابل آن، تهدید مستقیم را از ایران دور کرده است. اساساً اگر دستگاه دیپلماسی چنین قدرتی داشت؛ در ماجرای منا و در برابر آل سعود، به دیپلماسی التماس روی نمیآورد. در این راستا آقای روحانی به اظهارات یوشکوف (نماینده پارلمان روسیه) پیرامون توانمندی آمریکا برای تهدید نظامی توجه داشته باشند. وی چندی قبل گفت: " اوباما سال 2012 گفته بود؛ روزهای حکومت اسد به شماره افتاده است. 1331 روز گذشته و آمریکا هنوز در حال شمردن روزها است."